من زمین کربلا و غصهدار اصغرم
توبه گاه حرّ و نفرین بر یزید قاتلم
من زمین بی نوا ، گریان به حال عاشقان
سینه چاک و غرق خون در شعر شاه شاهدان
من اسیراین گناهان و گنه کارم حسین
کاش می بستم دو چشمان و نبودم در زمین
یا حسیناینجا زمین کربلا و ماتم است
حجله گاه قاسم و شاهزاده ی این عالم است
یا حسیناینجا اسیر لشکر دون می شود
قتله گاه اصغر و عباس و اکبر میشود
دختر سه سالهات اینجا ، بی بابا شود
زینبت بر گودی این قتلهگه گریان شود
اینعلمدارت پی آبی که بر طفلان رسد
بی مهابا برلب دریا و بی دست می رسد
چونعلمدارت دودستش شد جا از پیکرش
اشک گردید جاری از چشمان زینب خواهرش
تیر سه شعله گلوی اصغرت را پاره کرد
قتله گه خونین و خاک ازکشته ها سیر آب شد
ظهر عاشورانمازت شد بپا در دشت ، ولی
بعد آن شد سر جدا فرزند و اولاد علی
مرحبا برقاسمت ، بر عون و جعفر اصغرت
مرحبا بر اکبر و عباس ، شیر لشکرت
شعر از : قاسمعلی رحمانی
کپی باذکر منبع و نام شاعر مجاز می باشد
http://ghasemalirahmani.mihanblog.com/
درباره این سایت